هايپر با چيستا خانم
تا رسيدم باز هم گفت: سلام. خسته نباشي. پرستارش بهم گفت: به باربد گفتم تا مامان اومد بگو سلام خسته نباشي. باربد بهم گفت بازهم كه اينو گفتي. ديروز گفتم ديگه. اينم از ادب بچه من. بعدش گفت : دوستان ديگه كادو چي دادن؟ حالا بچه ام عادت كرد. گفتم هيچي مامان. با خاله هدي قرار گذاشتيم كه بچه ها رو ببريم پارك. بعدشم بريم هايپر. چون نم نم بارون مي يومد رفتيم محل بازي بچه ها توي هايپر. اصلاً بازي نكردند فقط دويدن و دوين. بعدشم توي سوپر ماركت هايپر كلي شيطوني. اولش كه تو يه سبد بودن. بعد سبدهاشون جدا شد. بالاخره دنت بيسگويتي ايران اومد. خيلي خوشمزه است. باربدي آقا خورد. دو تاش رو هم با پا شِكوند. خوشحال هم بود. خاله هدي گفت بذار يه كم بِدَوَن. گذاشت...
نویسنده :
لعيا خاني
23:59